جوک

اسلايد شو


جوک


جریان دسته تبر


آورده اند که شیخ از وجود بتخانه ای مطلع گشت،
پس نیمه شب وارد بتخانه شد و تمام بت ها را شکست 
روز بعد مردم ایشان را دیدند که گوشه ای نشسته و تبر بر دوش بت بزرگ نهاده است، پرسیدند: یا شیخ چه کسی چنین کرده است؟ 
فرمود: چرا از بت بزرگ نمی پرسید؟

 

گفتند: بت کجا بود کصکش مادر جنده؟
اینجا موزه است و اینها نیز آثار تاریخی اند خارکسته ! 
زدی مادرشونو گاییدی!
سپس شیخ را کتک مفصلی زده و دسته تبر مذکور را تا ته تو کونش کردند،

نقل است که شیخ بعد از این واقعه مدتها با دسته تبری در کون تردد میکرد و هر کس به ایشان میگفت؛ چه خبر؟ ایشان میفرمودند:
دسته تبر ! 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





با کلیک روی g+1 ما را در گوگل محبوب کنید